Perdic | زبان کنترل کار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 217 (1231 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	jcl U	زبان کنترل کار
	job control language U	زبان کنترل کار

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	basic U	توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
	basics U	توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
	statement U	دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
	statements U	دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
	directive U	دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
	directives U	دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
	apt U	زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
	lingo U	زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
	lingoes U	زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
	control language U	زبان کنترل
	Hayes Corporation U	تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
	hypertalk U	زبان برنامه نویسی برای کنترل پایگاه داده Hyper Card
	jcl U	زبان کنترل برنامه Language Control ob
	job control language U	زبان کنترل برنامه
	Windows API U	مجموعه توابع و دستورات استاندارد که توسط ماکروسافت معرفی شده اند و به برنامه نویس امکان کنترل سیستم عامل ویندوز را از طریق زبان برنامه نویسی میدهد
Other Matches

	disassembler U	برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
	cascade control U	چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
	control point U	نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
	translators U	برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
	translator U	برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
	languages U	برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
	languages U	استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
	language U	برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
	assembly U	زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
	language U	استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
	host language U	زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
	compiler U	که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
	snobol U	Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
	targets U	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
	targetted U	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
	linguo dental U	زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
	targetting U	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
	targeting U	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
	targeted U	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
	target U	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
	modula U	یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
	author language U	زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
	mealymouthed U	ادم چرب زبان شیرین زبان
	bal U	زبان ساده شده زبان اسمبلی
	He is speechless (inarticulate). U	سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
	professional slang U	زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
	task U	نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
	tasks U	نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
	tokens U	بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
	electronic U	مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
	token U	بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
	processor U	پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
	control panel U	صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
	real time U	سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
	looped U	عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
	loops U	عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
	loop U	عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
	executive U	دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
	control and reporting center U	تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
	executives U	دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
	radio control U	کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
	circulation control U	کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
	rolleron U	کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
	flexible U	کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
	IRQ U	سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
	languages U	مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
	interpreting U	ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
	language U	مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
	interpreted U	ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
	glib U	چرب زبان زبان دار
	interprets U	ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
	interpret U	ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
	Arabic U	زبان تازی زبان عربی
	controls U	سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
	inventory control U	کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
	controlling U	سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
	control U	سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
	scottish gaelic U	زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
	ctrl U	کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
	apt U	یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
	control statement U	حکم کنترل دستور کنترل
	control sheet U	صفحه کنترل چارت کنترل
	block plot U	صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
	assembler U	یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
	control stick U	سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
	tactical air controler U	افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
	controlled fragmentation U	مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
	subroutine U	تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
	goldie U	علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
	remote control U	کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
	climb mode U	روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
	control officer U	افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
	simple network management protocol U	سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
	anti- U	ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
	go around mode U	روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
	quality control tests U	ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
	flight control U	دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
	apl U	یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
	airlift control element U	عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
	custody U	مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
	oxtongue U	گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
	tactical air control center U	مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
	traffic post U	پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
	controlled net U	شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
	fire control U	کنترل کردن اتش کنترل اتش
	periodic stock check U	کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
	field control U	نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
	language U	زبان
	rpg language U	زبان ار پی جی
	report progarm generator U	زبان ار- پی- جی
	languages U	زبان
	tongues U	زبان
	language lab U	زبان
	apl language U	زبان ای پی ال
	as one man U	با یک زبان
	language U	زبان
	abuser U	بد زبان
	abusers U	بد زبان
	grss language U	زبان جی پی اس اس
	two tongued U	زبان
	hound's tongue U	سگ زبان
	tongueless U	بی زبان
	languages U	زبان ها
	apt language U	زبان ای پی تی
	tongue U	زبان
	c++ U	زبان ++C
	glossa U	زبان
	tongue [language] U	زبان
	source language U	زبان منبع
	graphic language U	زبان نگارهای
	source language U	زبان اصلی
	grammars U	دستور زبان
	natural language U	زبان طبیعی
	halophrastic language U	زبان تک واژهای
	standard language U	زبان متعارف
	sophist U	زبان باز
	grammar U	دستور زبان
	silver tongued U	چرب زبان
	object language U	زبان مقصود
	simscript language U	زبان سیمسکریپت
	high dutch U	زبان المانی
	mnemonic language U	زبان یادمان
	monnolingual U	فقط به یک زبان
	tongue tied U	زبان بسته
	hibernian U	ایرلندی زبان
	slip of the tongue U	لغزش زبان
	neophasia U	زبان من دراوردی
	smooth tongued U	چرب زبان
	simula language U	زبان سیمیولا
	neophasia U	زبان اسکیزوفرنیایی
	snobol language U	زبان اسنوبول
	slavic U	زبان اسلاوی
	nemine contradicen te U	بایک زبان
	monoglot U	یک زبان دان
	vernaculars U	زبان مادری
	glottology U	زبان شناسی
	dumbest U	زبان بسته
	dumber U	زبان بسته
	dumb U	زبان بسته
	licks U	زبان زدن
	gujarati U	زبان گجراتی
	licked U	زبان زدن
	lick U	زبان زدن
	Urdu U	زبان اردو
	glossology U	زبان شناسی
	tongue tie U	لکنت زبان
	glossal U	مربوط به زبان
	mute language U	زبان بیزبانی
	pilot U	زبان پایلوت
	mute language U	زبان حال
	glossitis U	ورم زبان
	piloted U	زبان پایلوت
	tonguelike U	زبان مانند
	pilots U	زبان پایلوت
	the turkish language U	زبان ترکی
	native language U	زبان بومی
	symbolic language U	زبان نمادی
	sweet spoken U	شیرین زبان
	target language U	زبان مقصود
	dialects U	ی در زبان استاندارد
	dialects U	زبان محلی
	dialect U	ی در زبان استاندارد
	dialect U	زبان محلی
	gramarey U	دستور زبان
	grammer U	دستور زبان
	loll U	زبان بیرون
	lolled U	زبان بیرون
	the persian language U	زبان فارسی
	native language U	زبان اختصاصی
	lolls U	زبان بیرون
	technical language U	زبان تخصصی
	technical language U	زبان فنی
	target language U	زبان هدف
	tamil U	زبان تمیل
	lolling U	زبان بیرون
	musical language U	زبان موسیقی
	mountebankery U	زبان بازی
	object language U	زبان مقصد
	lithuanian U	زبان لیتوانی
	lingo U	زبان ویژه
	pseudolanguage U	شبه زبان
	avestan U	زبان اوستایی
	lingoes U	زبان ویژه
	written language U	زبان نوشتاری
	pl. language U	زبان پی ال وان
	pl/ U	زبان پی ال وان
	philologist U	زبان شناس
	lingual papillae U	پرزهای زبان
	linguiform U	به شکل زبان
	pushtu U	زبان افغانستان
	irish gaelic U	زبان سلتی
	lisp language U	زبان لیسپ
	philologer U	زبان شناس
	publication language U	زبان انتشارات
	publication language U	زبان نشری
	philologically U	زبان شناختی
	psycholinguistics U	روانشناسی زبان
	lark heel U	زبان در قفا
	portugese U	زبان پرتغالی
	khowar U	زبان خواری